برای نخستین بار، سال گذشته ایالات متحده اولین کشور پذیرنده مهاجران نبود. در سال 2013، امریکا با 88هزار و 400 تقاضای پناهندگی، بعد از آلمان در رده دوم بود.
برای بسیاری از ایرانیها تقاضای پناهندگی از امریکا کار آسانی نیست. به خاطر قطع روابط دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن، شمار کمی از ایرانیها میتوانند برای ویزای امریکا اقدام کنند و بسیاری از تقاضاها هم پذیرفته نمیشوند. با این حال، هنوز سالانه صدها ایرانی به امریکا پناهنده میشوند.
«هاله» و «مجید» یک زوج جوان ایرانی هستند که به تازگی ایالت تگزاس پناهندگی آنها را قبول کرده است. مجید دانشجوی پزشکی است و امیدوار است بتواند در این قطب پزشکی جهان، کاری پیدا کند.
مجید درباره انگیزه مهاجرت خود میگوید: «ما از ايران مهاجرت كرديم برای اين كه هيچ كس سر جای خودش نبود. من برای گرفتن مرخصی در اورژانس تهران، بايد از ریيسم كه فوق ديپلم كمكهای اوليه بود، اجازه میگرفتم . اين موضوع به شدت اذيت كننده بود.»
او میگوید با این که در ایران به سختی کار میکرده و درس میخوانده اما نمیتوانسته آینده روشنی برای خودش ببیند:«من اگر میخواستم در ایران تخصص بخوانم، بايد كار و زندگي را تعطيل ميكردم و يك سال فقط درس میخواندم. البته بازهم تضمينی وجود نداشت كه در تهران قبول شوم. تازه اگر تهران قبول میشدم، شيفتهای سنگين دوره رزيدنتی شروع میشد. در اين دوره، حقوق خيلی كمی به پزشك میدهند كه مسخره است؛ مثلا آن موقع كرايه خانه ما ٨٠٠ هزار تومان بود و ٤٠ ميليون پول پيش داده بوديم در صورتی که فقط حقوق رزيدنتها ٥٠٠ هزار تومان بود. دوره تخصص 4 تا 6 سال طول میکشد اما بعد باید سالها در شهرستانها خدمت کرد. شهرهای خوب و مراكز استان نصيب نورچشمیها میشود و اگر پارتی نداشته باشی، شهرهای دور افتاده و بیامكانات نصيبت میشود. اين جا در امریکا دانشجوها حتی در دوره رزيدنتی حقوق میگيرند. اين حقوق نسبت به زمانی كه درسشان تمام میشود خيلی كم است اما بهاندازهای هست كه زندگی راحتی داشته باشند. ضمن این که چیزی به نام «طرح» هم ندارند.»
مجید و هاله برای ادامه تحصیل به امریکا رفتند اما وقتی ویزای دانشجویی آنها تمام شد، فهمیدند برای تمدید آن ماهی 1500 دلار باید بپردازند. برای همین به فکر پناهندگی افتادند. پناهندگی آنها به خاطر تغییر دینشان بود. هاله میگوید: «ما گمان میكرديم فقط مسلمان شناسنامهای هستيم. اين بود كه دنبال تغيير دين كه يكی از راههای پناهندگی است، رفتيم. از بين اديان مسيحی، بهايی و زرتشتی، دين زرتشت نزديكتر به عقايدمان بود. برای همین آن را انتخاب كرديم.»
او میگوید روند پناهندگی برای آنها خيلی سخت و پيچيده نبود. در ايالتهای مختلف، اين موضوع فرق میكند؛ مثلا در كاليفرنيا و نيويورك كه بيشترين تعداد پناهجو را دارند، روند رسيدگي به پرونده خيلی طولانی میشود. مجید و هاله دوستی دارند كه سه سال است در انتظار مصاحبه اداره مهاجرت و پناهندگان است. اما در تگزاس کار پناهندگی آنها کمتر از یک سال طول کشیده است
0 نظرات
ارسال یک نظر